اسب تک شاخ صورتی بالدار

هر چیزی که بدون مدرک اظهار شود را می‌توان بدون مدرک رد کرد.

اسب تک شاخ صورتی بالدار

هر چیزی که بدون مدرک اظهار شود را می‌توان بدون مدرک رد کرد.

Mastodon
اسب تک شاخ صورتی بالدار

این وبلاگ ، برگه ای است که دلنوشته ها ، نظرات و چیزهایی را که احساس می کنم می تواند برای دیگران آموزنده باشد ،را در آن می نویسم. همه ی آنچه می نویسم ، اگر منبعی جز خودم داشته باشد با منبع خواهم نوشت.
این وبلاگ دیر به دیر اپدیت می شود ولی آپدیت می شود !
سیدسجاد موسوی نژاد سوق

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تا کنون شده است که برای کارهای مختلف چند فایل pdf مجزا داشته باشیم و لازم باشد همه ی این فایل ها در یک فایل ادغام بشوند؟
 برای این کار نرم افزار های زیادی مانند adobe acrobat یا Foxit PhantomPDF و ... وجود دارد . البته برای سیستم عامل اوبونتو و بطور کلی گنو/ لینوکس ها  میتوان به راحتی با کد دستوری زیر دو و یا چند فایل pdf را در یک فایل ادغام کرد:
pdfunit file1.pdf file2.pdf outfile.pdf

 در کد بالا file1.pdf فایل اول و بعد از اون می توان سایر فایل هایی که قرار است به هم متصل شوند را بنویسید ( در مثال بالا تنها دو فایل قرار است با هم ادغام شوند) در انتها نیز یک اسم فایل به عنوان فایل خروجی باید مشخص کنید .

برای حالت خاص تر زمانی که شما تعداد زیادی فایل pdf درون یک پوشه دارید و می خواهید همه ی آنها را ادغام کنید از دستور زیر می توانید بهره ببرید:
pdfunit *.pdf outfile.pdf




  • سجاد موسوی نژاد سوق

دیروز که با یه راننده تپسی رفتم و داستانشو تعریف کرد فهمیدم خیلی ها هستند که مشکلات بزرگی دارند بدون اینکه در رفتار با دیگران تحت تاثیر اون مساله قرار بگیرند ، بدون اینکه نیازمند ترحم دیگران باشند . افرادی که مثل کوه ذره ذره ساییده می شوند ولی هرگز فرو نمی ریزند جز در زمانی که باید ...


پ.ن. لطفا برای حل بیمار این اقای راننده دعا کنید

  • سجاد موسوی نژاد سوق

امروز امتحان دکتری تخصصی در سراسر کشور برگزار شد و در یکی از حوزه های امتحانی مراقب جلسه بودم. اتفاقات امروز واقعا منو متاثر ناراحت کرده آنچنان که با وجود خستگی زیاد و نیاز به استراحت به نوشتن این متن پرداختم. کسانی که در جلسه بوده اند از متولدین 58 تا 70 بودند. همگی مدرک کارشناسی ارشد داشتند و برخی از آنها تازه فارغ التحصیل شده بودند و برخی هم سال ها بود که در مناسب مختلف مشغول کار بوده اند. رشته همه هم مدیریت دولتی بود. و البته داستان در شهر تهران اتفاق افتاده است.

جلسه راس ساعت 8 و 30 دقیقه شروع شد و پس از حدود 1 ساعت خیلی ها خسته شده اند از اینکه ازمون این همه زمان داره! و البته در این بین چند نفری هم بودند که در آزمون از روی دست هم دیگه به تقلب دست زده اند. یکی از این موارد دو نفر کنار هم بودند که به طور خیلی واضحی ازروی دست هم تقلب می کردند.  و من با توجه به مسئولیتی که داشتم یکی از آن دو نفر را جابجا کردم که البته با واکنش منفی آقای متقلب مواجه شده ام. هر چند جلوی تقلب گرفته شد ولی ، فرد خاطی همچنان خود را به حق و عمل من را غیر قانونی و غیر اخلاقی می دانست.

یک مورد دیگر هم بود که به وجود حضور من و نگاه های من با پررویی تمام به تقلب می پرداخت و در نهایت با تذکرات شدید و تهدید به اخراج از جلسه از تقلب کردن دست برداشت ولی در حین تقلب متوجه متفاوت بودن شماره سوال ها و ... نشد که وقتی هم متوجه شد کار از کار گذشته بود.

این دومورد خیلی خیلی منو به فکر فرو برد . در جامعه ای که ناظر ( شخص بنده) بسیار با ارفاق نسبت به مسائل برخورد می کند و مجرم ها همراه با پررویی تمام در مقابل حقایق روشن می ایستند. به توجیه عمل غیر اخلاقی خود می پردازند و به جای طلب بخشش و پذیرفتن گناه با مامور برخورد کننده ، برخورد می کنند. ولی چیزی که به بیش از همه چیز باعث ناراحتی و افسردگی من شد این بود این ها همگی افرادی هستند که قرار است در سازمان ها و ادارات ما به عنان کارمند ، مدیر و ... فعالیت کنند. قرار است در مورد مشکلاتی که در جامعه وجود دارد اظهار نظر و طرح پیشنهاد کنند. و یا از همه ای اینها بدتر قرار است در کسوت استادی امثال خودشان را پرورش دهند .

پ.ن: این که این عمل زشت را برای همه ی آحاد مردم و مدیران و دانشجویان و ... در نظر بگیریم عملی غیر قابل دفاع است ولی دیدن همچین بد اخلاقی های کاملا واضح در یک جامعه تحصیل کرده خود زنگ خطری است که باید به آن توجه کنیم.

  • سجاد موسوی نژاد سوق

پشت یک دریچه ی روشن، به دنیایی که هرگز نمی توانم قدم به قدم با آن حرکت کنم چشم دوخته ام. دنیایی که روزهای بسیاری را با ذوق و شوق در آن سپری کرده ام بی آنکه واقعا آنجا باشم. جدید بودم و پیشرو. امروز حدود 12-13 سال از آن روز ها می گذرد از روزهایی که برای وارد شدن به دنیایی مدرن باید پشت چراغ های راهنمای صوتی کامپیوترمان می نشستم تا بتوانم چیزهای جدیدی یاد بگیرم. سوالات جدیدی بپرسم و جواب های جدیدی بیابم. سال ها گذشت و هرچه بیشتر در این مرداب زیبا غرق می شدم روابطم با دنیای حقیقی کمتر و کمتر شد. دنیای صفرها و یک هایی که تازه با آن اشنا شده بودم در عین حال که درست بود می توانست اشتباه باشد. درست از منظر منطق ریاضی زیبایی که پشت خود داشت و اشتباه از منظر حقیقت داشتن و نداشتن داده هایش. در مورد شایعه ها و تصاویر و فیلم ها و صد البته آواتار های مجازی با یک جمله معرفی نامه. روز های بسیاری سپرسی شد و همچنان که بزرگ تر شدم در منجلابی از دانستنی هایی که هرگز مهم نبودند دست و پا میزدم. جواب سوالات بسیاری را یافته ام در حالی که شاید اصلا لازم نبود چنین سوالاتی مطزح شود. و چه بسیار سوالاتی که هرگز نپرسیدم و باید می پرسیدم.

وقتی در دنیای مجازی می گردیم با صفحات و بلاگ هایی روبرو می شویم که از اخرین باری که ائدیت شده اند سال های زیادی می گذرد. آنهایی که با نبودنشان در منظر مرده هایی چون من ، مرده و فراموش شده اند. ولی حقیقتی که وقتی  از نوشتن رها می شوم و وقتی چشم از صفحه روشن مانیتور بر میدارم متوجه می شوم این من هستم که تنها در یک اتاق کوچک ، تنها ، و خسته نشسته ام بی آنکه زندگی کنم چنان مرده ای هستم که در تابوت خود در تنهایی به اینده ای که شاید هرگز در انتظار او نباشد امیدوار است.



  • سجاد موسوی نژاد سوق
امروز با یک برنامه مدیرت منابع به نام Stacer اشنا شدم. یک برنامه گرافیکی و زیبا برای دیدن میزان مصرف CPU ، RAM ،‌ دانلود و آپلود ها و ... .این نرم افزار هم چنین یک بهینه ساز سیستم و پاک کننده فایل های غیر ضروری  نیزمیباشد.  این برنامه رو به کسانی که از سیستم عامل اوبونتو استفاده میکنند پیشنهاد میدم. برای دانلود آخرین ورژن آن به سایت زیر برای دسترسی به توضیحات و فایل های نصبی آن اقدام نمایید.


  • سجاد موسوی نژاد سوق

lammps

با سلام خدمت دوستان عزیز

در این پست به چگونگی نصب و اجرای برنامه لمپس می پردازیم. نرم افزار لمپس یک کد محاسباتی برای حل سیستم های اتمی بزرگ می باشد. در سیستم عامل اوبونتو برای نصب آن باید مراحل زیر را اجرا کنید:

lمرحله اول اضافه کردن مخزن لمپس به مخازن سیستم است:


sudo add-apt-repository ppa:gladky-anton/lammps


سپس لازم دستورات زیر را به ترتیب اجرا کنید


sudo apt-get update
sudo apt-get install lammps-daily


 پس از دانلود و نصب فایل ها . لازم است برای اجرای موازی نیز سیستم را اماده کنیم. برای این منظور ابتدا لازم است نرم افزار openmpi نصب شود برای این منظور کد های زیر را در تریمنال وارد کنید:


sudo apt-get install mpi-default-bin mpi-default-dev


سپس در ترمینال کد زیر را وارد کنید. توجه شود که در کد زیر مقدار N تعداد هسته های سیستم شما م یباشد. (بین عدد و علامت مساوی نباید فاصله ای باشد)


echo "export  OMP_NUM_THREADS=N" >> $HOME/.profile


حال سیستم برای اجرای یک مثال اماده است . برای استفاده از حالت سری بصورت زیر فایل ورودی را در لمپس اجرا می کنیم:


lammps-daily < inputfile


 و برای حالت موازی بصورت زیر (در کد زیر به جای عدد نوشته شده تعداد هسته های که برای اجرا می خواهید را وارد کنید کمتر یا مساوی کل تعداد هسته هایی که قبلا برای سیستم تعریف کرده ایم - دو خط بالاتر)

mpirun -np 2 lammps-daily < inputfile



  • سجاد موسوی نژاد سوق
در این پست پتانسیل های مورد نیاز برای کار با نرم افزار siesta را قرار داده ام تا در صورتی که مایل باشید انها را در سیستم خود داشته باشید و لازم به دانلود و استفاده از اینترنت نباشد

GGA Pseudopotential Database




بعد از باز کردن فایل می توانید از طریق مرورگر فایل periodictable-intro.html را بازکنید و به دیتابیس مورد نظر خود وصل شوید.
  • سجاد موسوی نژاد سوق

استان کهگیلویه و بویراحمد

چند صباحی است که تب تغییر و یا تغییر نکردن اسم استان «کهگیلویه و بویراحمد» بین روشنفکران، دانشجویان ، مردم و مسئولین استان «کهگیلویه وبویراحمد» در فضای مجازی و گپ و گفت های حضوری داغ است. بسیاری بر مبنای دلایلی مخالف و یا موافق تغییر نام استان از «کهگیلویه و بویراحمد» به نام هایی دیگر است. در ادامه مطالبی را که در این مدت از قول و گفته افراد مختلف شنیده‌ام بازگو می کنم.
مخالفین معتقدند این اسم یعنی «کهگیلویه و بویراحمد» اصالت ماست. پدران ما آن را انتخاب کرده اند.بسیاری از افتخارات ما با این نام عجین شده است. تغییر نام استان اولویت اول ما برای برون رفت از محرومیت نیست. هزینه‌های تغییر نام استان می‌تواند سرسام آور باشد. برخی نیز با بیان مطالب قومیت گرایانه به مخالفت با این نام می پردازند.
اما همواره برای پاسخ‌گویی به دوستان مخالف با تغییر نام استان « کهگیلویه و بویراحمد» لازم است ابعاد قضیه روشن شود که چرا تغییر نام استان مهم است ، چرا هویت ما با این نام گره نخورده است ، چرا از جمله عوامل محرومیت ما ( نه بزرگترین دلیل) نام استان است، و چرا تغییر نام استان و هزینه ای مربوط به آن می‌تواند توجیه پذیر باشد.
اولین و مهترین کاری که باید در رابطه با مساله تغییر نام باید به آن بپردازیم این است که «اسم» ، «نام»  و … به چه علتی انتخاب و مورد استفاده قرار میگیرند.
انسان‌ها هم واره در طول تاریخ برای بیان و انتقال یافته های خود برای آن‌ها نامی انتخاب کرده اند. در گذشته های دور که هنوز زبان گفتاری آنچنان پیشرفت نکرده بود ایما و اشاره، تصویر، آواها و … برای بیان و انتقال یافته ها مورداستفاده قرار میگرفت. روانشناسان گوناگونی معتقدند « اسم» باتوجه به شنیده شدن و استعمال زیاد توسط دیگران بر شخصیت و زندگی انسان تأثیر گذار است. اسامی انتخاب شده باید تابع فرهنگ ، موقعیت ، گویش و … باشد . باید زیبا و خوش بیان باشد. باید جامع باشد ولی در جزیئات غرق نشود.
حال این سؤال مطرح می‌شود آیا اسم یه منطقه عظیم مانند یک کشور یا منطقه جغرافیایی باید از همه ی این ویزگی ها برخوردار باشد؟ مسلما جواب به این اسم نه خواهد بود . زیرا با توجه به موقعیت و زبان ما شاید یک اسم بسیار راحت و زیبا باشد ولی در سایر زبان‌ها زشت و ثقیل باشد.و برای هر کدام از ویژگی‌ها می‌توانیم مثال نقض بیاورین ولی باید این اسم جامع باشد تا باعث سر‌خوردگی مردم نشود. در مورد نام استان ما، نامی است که  از نظر بیان سخت می باشد ، دربیان محاوره ای بسیاری از ما به اشتباه تلفظ می‌کنیم  نیز برخی از ما در نوشتار برای سادگی و راحت شدن آن را بصورت مخفف (ک.ب) می نویسیم. این سؤال را مطرح می‌کنم اگر این نام برای ما مقدس است چرا آن‌ها بد تلفظ می کنیم و یا آن را مخفف می نویسیم؟ در حالی که باید آن را به خوبی مشخص کنیم و زیبا بیان کنیم.
 ما هرگز برای بیان قومیت خود از این نام استفاده نمی کنیم. یعنی نمی‌گوییم «کهگیلویه و بویراحمدی ام» در صورتی که بویراحمدی باشیم بویراحمدی میگویم ، در صورتی که گچسارانی باشیم ، گچسارانی و … . معادله ساده ایست به علت آنکه این اسم نه جامع و کامل است و نه بیان آن راحت است.
 همانطور که قبلاً نیز اشاره کرده‌ام یک اسم برای شناخته شدن نیاز مند تکرار و تکرار است حال مایی که خود از تکرار آن طفره می‌رویم چگونه و چطور می توانیم آن را به دیگران بیاموزیم؟
نامی که در زمان های قبل تر   توسط یک مامور نظامی برای ما انتخاب شده ، انتخابی که بی‌شک بدون برنامه و مطالعه انجام شده است. شهرستان‌های کهگیلویه و بویر احمد و گچساران تنها شهرستان‌هایی بودند که دراین استان وجود داشته اند. و این اسم به تناسب اسم کاملی بود(تقریبا) . اما امروزه ما دارای شهرستان‌های مختلف و اقوام مختلفی هستیم. اقوامی که گاهی از نبودن اسم خود در نام این استان احساس نادیده گرفته شدن می کنند. شاید بهتر باشد در مورد نام استان همسایه‌مان « فارس» نیز توضیحی دهم. استان فارس با دارا بودن تنوع فرهنگی و قومی خود دارای یک اسم می‌باشد . فارس ، لر ، ترک ، عرب و … . با این وجود نام فارس بر روی این استان هرگز و هرگز هویت اقوام لر و ترک و عرب این استانرا  مورد تعرض قرار نداده است و آن‌ها همچنان هویت خود را حفظ کرده اند. برای این مهم که تغییر نام استان نمی‌تواند هویت ما را تحت تأثیر قرار دهند مثال بسیار زیاد است ولی بی شک بلند و ثقیل بودن آن در بسیاری از موارد ما را به سوی عدم استفاده از این نام وا می دارد.

درمورد محرومیت استان ما ،‌همین بس که برای توسعه و محرومیت زدایی نیازمند توجه سرمایه گذاران داخلی و خارجی هستیم. نیازمند توجه ویژه مسئولین حکومتی و از همه ی آن‌ها مهم‌تر وحدت و همدلی اقوام و جامعه استمانمان هستیم. همانطور که پیشتر نیز بیان کرده‌ام این اسم نمی‌تواند ضامن هم دلی و وحدت همه ی اقوام و طوائف هم استانی باشد. نمی‌تواند پرچم و نمادی از همه «ما» باشد. از آن مهم‌تر اینکه در دنیا برای ارائه محصولات و داشته ها همواره نیازمند برند سازی هستیم. نام استان را می بایست به عنوان یک برند در نظر داشت . خط مقدم شناختن و دیده شدن این اسم است. همه و همه با شنیدن یک اسم برای خود تصوراتی خواهیم داشت. حال سؤال اینجاست این اسم چه چیزی را به ذهن متبادر می کند؟ از آن چه چیزی در نگاه اول دیده می شود؟ دو اسم که کنار هم قرار گرفته‌اند و به زور حرف اتصال «واو». بسیاری از دوستان در مورد سایر استان های چند کلمه‌ای صحبت کرده اند. استان های خراسان( شمالی – مرکزی- جنوبی) همه با پسوند های خود به طور ضمنی موقعیت خود را نشان می دهد. یا پسوند غربی و شرقی استان های اذربایجان. د رمورد استان های دیگر مانند «سیستان و بلوچستان» و همچنین «چهارمحال و بختیاری» . در مورد اول باید این اشاره را داشته باشیم که این اسم نشانده دو قومیت مجزا از هم در این استان هست و به نوعی متبادر کننده وضعیت جغرافیایی و مردمی این استان هست. یک گسستگی درون این اسم وجود دارد که در صورت سفر به این استان می‌توانید آن را به وضوح ببینید . آیا استان ما هم چنین چیزی هست؟ فقط دو گروه؟ مجزا؟ در مورد چهارمحال و بختیاری نیز شما شاهد دو بخش بختیاری و چهارمحال در این استان هستید که مسلماً ما چنین بخش بندی را -نه حداقل امروزه- نداریم. اسم استان ما نمیتواند یک برند باشد و نمی‌تواند نشانه ای دقیق از طیف های مختلف قومی ما باشد. نه موقعیت جغرافیایی ما را معلوم می‌کند و نه طبیعت ما را. این اسم ابتر است از آن جهت که بطور مناسب انتخاب نشد ، جوان است لذا تغییر آن میتواند بدون درد انجام شود . محرومیت استان ما می‌تواند با استقلال از اسم انتخابی دیگران شروع و با جدا کردن مدیرت بخش‌های مختلف صنعتی خود از استان های همجوار ادامه یابد. می‌توانیم با یک شروع دوباره به سمت جذب و معرفی خود در میان سرمایه گذاران باشیم.این تغییر اسم باید به همراهی ما و رسیدن به این باور باشد که خود برای خود تصمیم می گیریم. باید به سمت تغییر هر آنچه بر ما تحمیل شده است برویم . باید محرومتی که طی سال‌ها و قرن‌ها ما را در برداشت را حذف کنیم ولی وقتی ما در برابر یک اسم که می‌توانیم همه با هم د رانخاب آن سهیم باشیم این چنین متفرق هستیم چطور می‌توانیم در سایر عرصه ها همدیگر را تحمل کنیم و در کنار هم با وجود تفاوت هایمان به احقاق حقوقمان بپردازیم؟
اما در آخر در مورد هزینه‌های این طرح می‌توانیم چند نکته را عرض کنم. اول آنکه نیازمند برگزاری یک انتخابات می باشیم زیرا انتخاب یک اسم برای این منطقه جغرافیایی همانند همه ی مناطق دیگر نیازمند دخیل بودن همه ی مردم این سرزمین باشد. برگزاری انتخابات دارای هزینه‌های م یباشد که م یتوانیم انتظار تأمین آن را از بودجه ی ملی و یا استانی داشته باشیم. درمورد سایر هزینه‌ها می‌توان به تغییر سربرگ های کاغذی در ادارات ، مهر ها،‌ سردرهای ادارات و  اصناف و … اشاره کرد که البته این تغییر نیز می‌تواند با برنامه‌ریزی مدیریت شود. همواره نامه‌ها و سربرگ های جدیدی برای ادارات طراحی و چاپ می شوند. می‌توانیم بدون دور ریز و در چاپ های جدید تغییر نام را اعمال کنیم. از آنجایی که در شناس‌نامه ها نام استان نیامده لذا دراین بخش هیچ مشکلی وجود ندارد.


به امید روزی که نماینده مناسبی از فرهنگ خود در سطح ملی و جهانی باشیم.
سیدسجاد موسوی نژادسوق

  • سجاد موسوی نژاد سوق

در این پست می توانید فیلم چگونگی استفاده از جرثقیل های ثابت و همچنین چگونگی افزایش ارتفاع آن ها را مشاهده کنید امیدوارم مورد توجه علاقه مندان قرار بگیره

 

 

 
دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 58 ثانیه
  • سجاد موسوی نژاد سوق

دیوار

 

وقتی مثل همیشه
از پنجره به بیرون
نگاه می کنم

تنها دیوار می بینم
دیوار هایی بلند

اه ، خدای من
انگار هنوز در طبقه اول هستم
از چه کسی باید بپرسم :« این همه پله که تا حالا آمده ام چه شده اند؟»

 

وفتی به چشمان  تصویر محو شده ام بر روی شیشه ی پنجره خیره می شوم
انگار تنها یک سکانس تکراری است
یک عکس
بی آنکه حرکتی باشد

اه ، خدای من
ساعت مچی من و عقربه هایش
از چه کسی باید  بپرسم : « این همه ساعت و ثانیه چی شد؟»

وقتی به بیرون
از پنجره نگاه م یکنم
تنها دیوار میبینم
دیوارهایی بلند

  • سجاد موسوی نژاد سوق