چند صباحی است که تب تغییر و یا تغییر نکردن اسم استان «کهگیلویه و بویراحمد» بین روشنفکران، دانشجویان ، مردم و مسئولین استان «کهگیلویه وبویراحمد» در فضای مجازی و گپ و گفت های حضوری داغ است. بسیاری بر مبنای دلایلی مخالف و یا موافق تغییر نام استان از «کهگیلویه و بویراحمد» به نام هایی دیگر است. در ادامه مطالبی را که در این مدت از قول و گفته افراد مختلف شنیدهام بازگو می کنم.
مخالفین معتقدند این اسم یعنی «کهگیلویه و بویراحمد» اصالت ماست. پدران ما آن را انتخاب کرده اند.بسیاری از افتخارات ما با این نام عجین شده است. تغییر نام استان اولویت اول ما برای برون رفت از محرومیت نیست. هزینههای تغییر نام استان میتواند سرسام آور باشد. برخی نیز با بیان مطالب قومیت گرایانه به مخالفت با این نام می پردازند.
اما همواره برای پاسخگویی به دوستان مخالف با تغییر نام استان « کهگیلویه و بویراحمد» لازم است ابعاد قضیه روشن شود که چرا تغییر نام استان مهم است ، چرا هویت ما با این نام گره نخورده است ، چرا از جمله عوامل محرومیت ما ( نه بزرگترین دلیل) نام استان است، و چرا تغییر نام استان و هزینه ای مربوط به آن میتواند توجیه پذیر باشد.
اولین و مهترین کاری که باید در رابطه با مساله تغییر نام باید به آن بپردازیم این است که «اسم» ، «نام» و … به چه علتی انتخاب و مورد استفاده قرار میگیرند.
انسانها هم واره در طول تاریخ برای بیان و انتقال یافته های خود برای آنها نامی انتخاب کرده اند. در گذشته های دور که هنوز زبان گفتاری آنچنان پیشرفت نکرده بود ایما و اشاره، تصویر، آواها و … برای بیان و انتقال یافته ها مورداستفاده قرار میگرفت. روانشناسان گوناگونی معتقدند « اسم» باتوجه به شنیده شدن و استعمال زیاد توسط دیگران بر شخصیت و زندگی انسان تأثیر گذار است. اسامی انتخاب شده باید تابع فرهنگ ، موقعیت ، گویش و … باشد . باید زیبا و خوش بیان باشد. باید جامع باشد ولی در جزیئات غرق نشود.
حال این سؤال مطرح میشود آیا اسم یه منطقه عظیم مانند یک کشور یا منطقه جغرافیایی باید از همه ی این ویزگی ها برخوردار باشد؟ مسلما جواب به این اسم نه خواهد بود . زیرا با توجه به موقعیت و زبان ما شاید یک اسم بسیار راحت و زیبا باشد ولی در سایر زبانها زشت و ثقیل باشد.و برای هر کدام از ویژگیها میتوانیم مثال نقض بیاورین ولی باید این اسم جامع باشد تا باعث سرخوردگی مردم نشود. در مورد نام استان ما، نامی است که از نظر بیان سخت می باشد ، دربیان محاوره ای بسیاری از ما به اشتباه تلفظ میکنیم نیز برخی از ما در نوشتار برای سادگی و راحت شدن آن را بصورت مخفف (ک.ب) می نویسیم. این سؤال را مطرح میکنم اگر این نام برای ما مقدس است چرا آنها بد تلفظ می کنیم و یا آن را مخفف می نویسیم؟ در حالی که باید آن را به خوبی مشخص کنیم و زیبا بیان کنیم.
ما هرگز برای بیان قومیت خود از این نام استفاده نمی کنیم. یعنی نمیگوییم «کهگیلویه و بویراحمدی ام» در صورتی که بویراحمدی باشیم بویراحمدی میگویم ، در صورتی که گچسارانی باشیم ، گچسارانی و … . معادله ساده ایست به علت آنکه این اسم نه جامع و کامل است و نه بیان آن راحت است.
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردهام یک اسم برای شناخته شدن نیاز مند تکرار و تکرار است حال مایی که خود از تکرار آن طفره میرویم چگونه و چطور می توانیم آن را به دیگران بیاموزیم؟
نامی که در زمان های قبل تر توسط یک مامور نظامی برای ما انتخاب شده ، انتخابی که بیشک بدون برنامه و مطالعه انجام شده است. شهرستانهای کهگیلویه و بویر احمد و گچساران تنها شهرستانهایی بودند که دراین استان وجود داشته اند. و این اسم به تناسب اسم کاملی بود(تقریبا) . اما امروزه ما دارای شهرستانهای مختلف و اقوام مختلفی هستیم. اقوامی که گاهی از نبودن اسم خود در نام این استان احساس نادیده گرفته شدن می کنند. شاید بهتر باشد در مورد نام استان همسایهمان « فارس» نیز توضیحی دهم. استان فارس با دارا بودن تنوع فرهنگی و قومی خود دارای یک اسم میباشد . فارس ، لر ، ترک ، عرب و … . با این وجود نام فارس بر روی این استان هرگز و هرگز هویت اقوام لر و ترک و عرب این استانرا مورد تعرض قرار نداده است و آنها همچنان هویت خود را حفظ کرده اند. برای این مهم که تغییر نام استان نمیتواند هویت ما را تحت تأثیر قرار دهند مثال بسیار زیاد است ولی بی شک بلند و ثقیل بودن آن در بسیاری از موارد ما را به سوی عدم استفاده از این نام وا می دارد.
درمورد محرومیت استان ما ،همین بس که برای توسعه و محرومیت زدایی نیازمند توجه سرمایه گذاران داخلی و خارجی هستیم. نیازمند توجه ویژه مسئولین حکومتی و از همه ی آنها مهمتر وحدت و همدلی اقوام و جامعه استمانمان هستیم. همانطور که پیشتر نیز بیان کردهام این اسم نمیتواند ضامن هم دلی و وحدت همه ی اقوام و طوائف هم استانی باشد. نمیتواند پرچم و نمادی از همه «ما» باشد. از آن مهمتر اینکه در دنیا برای ارائه محصولات و داشته ها همواره نیازمند برند سازی هستیم. نام استان را می بایست به عنوان یک برند در نظر داشت . خط مقدم شناختن و دیده شدن این اسم است. همه و همه با شنیدن یک اسم برای خود تصوراتی خواهیم داشت. حال سؤال اینجاست این اسم چه چیزی را به ذهن متبادر می کند؟ از آن چه چیزی در نگاه اول دیده می شود؟ دو اسم که کنار هم قرار گرفتهاند و به زور حرف اتصال «واو». بسیاری از دوستان در مورد سایر استان های چند کلمهای صحبت کرده اند. استان های خراسان( شمالی – مرکزی- جنوبی) همه با پسوند های خود به طور ضمنی موقعیت خود را نشان می دهد. یا پسوند غربی و شرقی استان های اذربایجان. د رمورد استان های دیگر مانند «سیستان و بلوچستان» و همچنین «چهارمحال و بختیاری» . در مورد اول باید این اشاره را داشته باشیم که این اسم نشانده دو قومیت مجزا از هم در این استان هست و به نوعی متبادر کننده وضعیت جغرافیایی و مردمی این استان هست. یک گسستگی درون این اسم وجود دارد که در صورت سفر به این استان میتوانید آن را به وضوح ببینید . آیا استان ما هم چنین چیزی هست؟ فقط دو گروه؟ مجزا؟ در مورد چهارمحال و بختیاری نیز شما شاهد دو بخش بختیاری و چهارمحال در این استان هستید که مسلماً ما چنین بخش بندی را -نه حداقل امروزه- نداریم. اسم استان ما نمیتواند یک برند باشد و نمیتواند نشانه ای دقیق از طیف های مختلف قومی ما باشد. نه موقعیت جغرافیایی ما را معلوم میکند و نه طبیعت ما را. این اسم ابتر است از آن جهت که بطور مناسب انتخاب نشد ، جوان است لذا تغییر آن میتواند بدون درد انجام شود . محرومیت استان ما میتواند با استقلال از اسم انتخابی دیگران شروع و با جدا کردن مدیرت بخشهای مختلف صنعتی خود از استان های همجوار ادامه یابد. میتوانیم با یک شروع دوباره به سمت جذب و معرفی خود در میان سرمایه گذاران باشیم.این تغییر اسم باید به همراهی ما و رسیدن به این باور باشد که خود برای خود تصمیم می گیریم. باید به سمت تغییر هر آنچه بر ما تحمیل شده است برویم . باید محرومتی که طی سالها و قرنها ما را در برداشت را حذف کنیم ولی وقتی ما در برابر یک اسم که میتوانیم همه با هم د رانخاب آن سهیم باشیم این چنین متفرق هستیم چطور میتوانیم در سایر عرصه ها همدیگر را تحمل کنیم و در کنار هم با وجود تفاوت هایمان به احقاق حقوقمان بپردازیم؟
اما در آخر در مورد هزینههای این طرح میتوانیم چند نکته را عرض کنم. اول آنکه نیازمند برگزاری یک انتخابات می باشیم زیرا انتخاب یک اسم برای این منطقه جغرافیایی همانند همه ی مناطق دیگر نیازمند دخیل بودن همه ی مردم این سرزمین باشد. برگزاری انتخابات دارای هزینههای م یباشد که م یتوانیم انتظار تأمین آن را از بودجه ی ملی و یا استانی داشته باشیم. درمورد سایر هزینهها میتوان به تغییر سربرگ های کاغذی در ادارات ، مهر ها، سردرهای ادارات و اصناف و … اشاره کرد که البته این تغییر نیز میتواند با برنامهریزی مدیریت شود. همواره نامهها و سربرگ های جدیدی برای ادارات طراحی و چاپ می شوند. میتوانیم بدون دور ریز و در چاپ های جدید تغییر نام را اعمال کنیم. از آنجایی که در شناسنامه ها نام استان نیامده لذا دراین بخش هیچ مشکلی وجود ندارد.
به امید روزی که نماینده مناسبی از فرهنگ خود در سطح ملی و جهانی باشیم.
سیدسجاد موسوی نژادسوق
- ۱ نظر
- ۰۱ آذر ۹۵ ، ۱۸:۲۹