پذیرفته نشدن!
بعضی وقت ها قرار نیست هیچ رقمه توی یک جمعی پذیرفته بشی و گاهی هم پذیرفته شده هستی ، حالا نه اینکه واقعا دلیل قانع کننده وجود داشته باشه ، نه ، همین جوری الکی! مثلا یه عده هستند بی دلیل و جهت در یک کار گروهی با وجود اینکه هیچ کاری رو نمیتونن انجام بدن پذیرفته می شن . اصلا یه جوری هست که باید توی جمع باشن. یه عده هم هستند که می تونن یه سری کار ها رو انجام بدن ولی به دلایلی که خیلی وقت ها برای من غیر قابل فهم هستند ، منفور جمع هستند.
البته توی جمع و گروه بودن نیاز به اموزش داره. نیاز به اینکه توانایی پذیرفتن مسئولیت های گروهی رو داشته باشی. پذیرفتن اخلاق متفاوت ، نگرش و رفتار نا اشنا رو داشته باشی. مثلا یکی مثل من از سفر رفتن خوشش میاد ، از جاهای شلوغ ولی نه به عنوان یک عامل شلوغی ، بیشتر دوست دارم توی جاهای شلوغ باشم ولی خیلی ساکت!
کلا افراد زیادی رو دیدم توی جمع ها و گروه های متفاوت. و توی این جمع ها اکثرا بی دلیل پذیرفته شدم (البته این فقط یک احساسه و دیگران باید در این باره نظر بدن نه خودم) ولی یک عده ای هم بودند که توی جمع بودنشون باعث ناراحتی بقیه میشد که معمولا به دلایلی که مهم ترینشون " رو دربایستی" با بقیه جمع بود ، این ناراحتی ابراز نمیشد!
نمی خوام درس اخلاقی بدم ، و یا حتی بهتره بگم در جایگاهی نیستم که درس اخلاقی بدم ، ولی کاش می شد به کسانی که در جمع ها پذیرفته نمی شوند کمک کنیم. مثلا دلیل پذیرفته نشدنش رو براش توضیح بدیم. شاید این ایراد از جمع ما باشه که یک نفر رو نمیتونه توی خودش قبول کنه و یا برعکس. درصورتی که جمع چنین ایرادی روداشته باشه ، شخص مورد نظر نباید خودشو به جمع و گروه تحمیل کنه و در زمانی که این فرد هست که مشکل داره ، شاید بتونه در یک روند بلند مدت خودشو با شرایط گروه وقف بده. اینو گفتم چون خودم توی یه سری جمع ها پذیرفته نشدم که البته بعضی هاشون واقعا هیچ رقمه با روحیات من سازگار نبودند و بعضی هاشون هم که به اندازه ای برام مهم بودن که بخوام تا حدودی خودمو تغییر بدم! ...
حالا این شمایید و افرادی که مشکلاتی دارند و شما میتونید بهشون کمک کنید !